کتاب مدیریت استراتژیک

کتاب   |
۱۴۰۲/۵/۱, ۱۷:۲۴:۰۸  
کتاب مدیریت استراتژیک
سرعت تحولات داخلی و بين‌المللی در سال‌های اخير در زمينه‌های مختلف سياسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و روند رو به رشد رقابتی شدن فعاليت بسياری از شرکت‌ها و سازمان‌ها . . .

مؤلف : دکتر مهدی نشاط*****
سرعت تحولات داخلی و بين‌المللی در سال‌های اخير در زمينه‌های مختلف سياسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و روند رو به رشد رقابتی شدن فعاليت بسياری از شرکت‌ها و سازمان‌ها (اعم از دولتی، عمومی غيردولتی و خصوصی) که پيشتر بواسطه وجود محيط انحصاری و نيمه‌انحصاری از ورود به عرصه رقابت مصون بودند،  باعث شده که بسياري از سازمان‌ها در سال‌های اخير نيازمند اتخاذ رويکردهای نوين مديريتی متناسب با ويژگی های سازمان‌های هزاره سوم باشند. در اين ميان، مديريت استراتژيک به پشتوانه تفکر استراتژيک، يکی از اساسی‌ترين نيازمندی‌های مديران شرکت‌ها و سازمان‌ها محسوب می‌شود.
همه صاحب‌نظران عرصه مديريت، برنامه‌ريزی را از وظايف اصلي و خطير مديران قلمداد کرده‌اند. بسياري نيز آن را وظيفه اصلی مديران دانسته‌اند که بر نحوه انجام ساير وظايف نظير سازماندهی، هماهنگی، کنترل و رهبری اثرگذار است. برنامه‌ريزی عبارت است از فرايندی با مراحل مشخص و منسجم که در قالب سيستمي هماهنگ از تصميمات براي توليد يک خروجي استفاده می‌شود. برنامه‌ريزی با تصميم‌گيری تفاوت دارد. از طريق  فرايند برنامه‌ريزی، مجموعه‌ای از تصميمات هماهنگ اتخاذ می‌شود.
برنامه‌ريزی را از جنبه‌های مختلف طبقه‌بندی کرده‌اند:‌ برنامه‌ريزي از جنبه ماهيت به برنامه‌ريزی‌ فيزيكی، سازمانی، فرايند، مالی، وظيفه‌ای و عمومی دسته‌بندی می‌شوند. برنامه‌ريزی عمومی معمولاً ساير انواع برنامه‌ريزي را در بردارد.
برنامه‌ريزی را از جنبه افق زمانی نيز به برنامه‌ريزی كوتاه‌مدت (عملياتی و تاكتيكی)، ميان‌ و بلندمدت دسته‌بندي نموده‌اند. نوع ديگری از برنامه‌ريزی برای افق بلندمدت با ديدگاه خاص وجود دارد که با  عنوان برنامه‌ريزی استراتژيک شناخته می شود. برنامه‌های استراتژيک، تصميمات سطح عملياتی را تحت تأثير قرار می‌دهند. اگر جنبه‌های عملياتی سازمان با استراتژی هم راستا نباشد، برنامه استراتژی موفق نخواهد بود.
گاهی برنامه‌ريزی بلندمدت و استراتژيک را  به اشتباه به جاي يکديگر استفاده می‌کنند، در حالی که تفاوت‌های زير را می‌توان ميان اين دو قائل شد.
يکي از وجوه تمايز، از محدوديت منابع ناشی می‌شود. در برنامه‌ريزی استراتژيک، محدوديت منابع، عامل تعيين‌کننده‌ بوده و رکن اساسی برنامه‌ريزی بر تخصيص منابع محدود به فعاليت‌ های کليدی استوار است.
وجه تمايز ديگر، از فعاليت شرکت در محيط رقابتی ناشی می‌شود. برنامه‌ريزی استراتژيک، در محيط رقابتی معنا می‌يابد و عمده تلاش‌های آن متمرکز بر کسب مزيت‌های رقابتی برای تضمين بقاء و استمرار رشد است.
در برنامه‌ريزی بلندمدت برخلاف استراتژيک، تغييرات محيطی کمتر مورد توجه قرار می‌گيرد. به عبارتی، از وجوه متمايزکننده اين دو، تغيير و تلاطم محيط و نقش آن در تعديل برنامه‌‌هاست.
لغت «استراتژی» از واژه يونانی ”Strategos”گرفته شده كه به معنای «ژنرال ارتش» است. سالانه هر يك از ده قبيله يونان باستان يك Strategos انتخاب مي‌كردند تا نيروها را هدايت كند. بعدها وظايف وی به امور قضايی و مدنی نيز تعميم داده شد. تاريخچه برنامه‌ريزی استراتژيك به امور نظامی باز می‌گردد. طبق تعريف لغت‌نامه وبستر،” استراتژی، علم برنامه‌ريزی و هدايت عمليات نظامی بزرگ در مقياس كلان، با هدف تشخيص و يافتن بهترين موقعيت قبل از شروع درگيری واقعی با دشمن است“. برنامه‌ريزی استراتژيك در سازمان‌ها در دهه 1950 آغاز و در دهه‌های 60 و 70 به سرعت محبوبيت يافت و بسياري از مديران دريافتند كه استراتژی، پاسخ بسياری از مسائل است. در دهه 60، مدل‌های كيفی و كمّی استراتژی توسعه يافت. اوايل دهه80 ، مدل ارزش سهام‌داران و مدل پورتر برای برنامه‌ريزی استراتژيک، استاندارد شناخته مي‌شدند. نيمه دوم دهه 80، آغاز پيدايش مدل‌های استراتژی معطوف به شايستگی‌های محوری  و تمركز بر بازار بود. اواخر نيمه دوم دهه 80 و اوايل دهه 90، آغاز پيدايش مدل‌های نسل دوم برنامه‌ريزي استراتژيك بود که بيشتر بر اهميت انطباق سازمان با تغيير، انعطاف‌پذيری، تفكر استراتژيك و يادگيری سازمانی تمركز و تأكيد داشتند.
برنامه‌ريزی استراتژيک، منابع سازمان را جهت رسيدن به اهداف هماهنگ می‌سازد. نداشتن برنامه استراتژيک باعث مي‌شود، منابع در جهات مختلفی كه نهايتاً منجر به ايجاد ارزش‌افزوده نشود، صرف شوند.
 برنامه‌ريزی استراتژيک، باعث افزايش هوشياری و آگاهی سازمان نسبت به پويايی محيط می‌شود. 
برنامه‌ريزی استراتژيک، پاسخگوی سؤالات اساسی کسب و کار است. در برنامه‌ريزی استراتژيک، تصميمات کلان مؤثر بر تصميمات عملياتی اتخاذ می‌شود. لذا، برنامه‌ريزی استراتژيک در سطحی بالاتر از برنامه‌ريزي عملياتي قرار داشته و به آن شکل می‌دهد. 
برنامه‌ريزی استراتژيک از قابليت‌هاي سازمان برای بهره‌گيری از فرصت‌ها يا رفع تهديدات محيطی استفاده می‌کند. فرصت محوری، رکن برنامه‌ريزی استراتژيک است. 
برنامه‌ريزی استراتژيک، چنان چه با يک ابزار کنترلی همراه شود و زمينه را برای مديريت استراتژيک فراهم سازد، زمينه را برای پايش سازمان در مسير نيل به مأموريت خود فراهم می‌کند.
انسان در جهانی پر از محدوديت زندگی می‌کند (‌محدوديت منابع مالی، زمانی و قوای فکری). سازمان‌ها نيز در محيطی پر از محدوديت فعاليت می‌کنند. صرف منابع محدود بر موضوعات غيراصلی، جريمه‌اش واگذاری ميدان به رقيبی است که منابع (محدود) خود را بر موضوعات اصلی متمرکز کرده است. استراتژی امکان می‌دهد تا با شناخت موضوعات اصلی و تمرکز منابع (محدود) برای تحقق آن‌ها به بالاترين منافع ممکن در مقابل رقيب دست يافت.
در پایان تشکر می کنم از خانواده ام که من را در نوشتن این اثر یاری کردند، همکاران خوبم در هلدینگ سفیر ، آقای سامان سیاح نازنین، دوستان و یارانی که مشوق من بودند و همچنین باشگاه مشتریان هلدینگ سفیر.

 

جهت مشاوره و خرید به شماره  09129453090 در تلگرام یا واتس اپ پیام دهید

 

  جهت ارسال پیام در واتس آپ بر روی آیکون واتس آپ کلیک نمایید


کلمات کلیدی: